یه تصمیم بزرگ

رهای خوشگلم کم کم داره پیش دبستانیت تموم می شه تو امسال کلاس پیش دبستانیتو دوست نداشتی همش می گفتی مامان می شه من یکشنبه و سه شنبه نرم .من دوست ندارم فارسی یاد بگیرم .

اصلا مشق نوشتن دوست نداری و دلت نمی خواد تو خونه مشقاتو بنویسی مخصوصا .......

حدود یک ساله دارم تحقیق می کنم و مشاوره می گیریم که تو امسال بری مدرسه یا نه .

بلاخره به این نتیجه رسیدیم من و بابایی که تو چون مشق نوشتن دوست نداری و نیمه اول سال هستی امسال مدرسه نری و یک سال بیشتر کودکی کنی و بازی کنی و زود درگیر درس و مشق مدرسه نشی

رهای من این یکی از مهمترین تصمیماتی هست که منو بابایی با کلی تحقیق تو زندگی تو گرفتیم و واقعا امیدوارم یه روز که بزرگ شدی با تصمیم ما موافق و خوشحال باشی

منو بابایی تمام تلاشمون واسه خوشحالی تو هست و واقعا دعا می کنیم که تصمیم مسیر زندگیتو به سمت بهترینها ببره و تو راضی باشی عشقم

چند روز پیش بهت گفتم رها تمریناتو انجام بده گفتی دوست ندارم بهت گفتم اگر درساتو نخونی بزرگ شدی بی سواد می شی و دیگه نمی تونی واسه بچه خودت کتاب قصه بخونی ، گفتی :اشکال نداره بهش می گم صبر کن مادر بزرگت بیاد برات می خونه

چند روز پیش گیر دادی که یا برام خواهر بیارین یا خرگوش

منو بابایی هم دیدیم الان نمی تونیم خواهر جور کنیم در نتیجه برات خرگوش خریدیم

اسمشو خودت گذاشتی goldilax خیلی دوسش داری همش باهاش بازی می کنی و حسابی سرگرم شدی

راستی اینم از اوضاع دندونای جلو که دارن در میان