رها وخوشمزگی ها
دختر کوچولوی من هر روز و هر روز شیرین تر و خوشمزه تر می شی و منو بابایی با وجود تو فقط می خندیم .
چند روز پیش خونه فالی جون بودیم و موقع اومدن فالی جون چند تا پیتزا برات گذاشت توی ظرف و تو گفتی اینا رو الان بابام می خوره بعد فالی جون گفت ای بابا اخه بابات بی تربیته و تو یه دفعه گفتی فالی جون مگه بابامو تو به دنیا نیووردی پس چرا تربیتش نکردی ؟؟؟؟؟قیافه فالی جون
یه سوالی که برات پیش اومده بود این بود که چرا الان که بابام و امین بزرگ شدن فالی جون موهاش سفید نیست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
و اما ماجراهای شیرین پیش دبستانی :بهتون انگاری 12 امام رو یاد دادن بهت می گم رها 12 امامو بگو می گی امام اول امام دوم و........
می گی من یاد گرفتم 2 فارسی بنویسم گفتم چه جوری می گی یه دونه u با یه خط کنارش
الان داری حروف فارسی رو یاد می گیری البته همزمان انگلیسی و فرانسه واسه همین کلا همه چیزو قاطی کردی مثلا می گی ارمیتا r داره اولش
توی فرانسه حرف r خونده می شه اغ حالا تو می گی پلو مرغ اخرش r داره
و ماجراهای ما ادامه دارد..........