رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

دخترم رها

این روزهای رها

1391/4/18 15:14
نویسنده : مامان شیما
91 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

این پیراهن رو مامان بزرگم حدود 19 سال پیش واسه خاله گیسو دوخته بود هیچوقت فکر نمی کردم که یه روزی تن  دخترم کنم ،نازنینم از این که تو رو دارم به خودم می بالم

http://ups.night-skin.com/

پنج شنبه رفتیم عروسی خاله سایه (دوست مامان) به جرات می تونم  بگم که از همه بیشتر به تو خوش گذشت تمام مدت وسط عروس و داماد می رقصیدی و من همش سرم پایین بود و تورو بین مردم پیدا می کردم و تو اینقدر مشغول بودی که اصلا منو تحویل نمی گرفتی و کاملا مستقل عمل می کردی .

این هم رها مشغول خراب کردن باد بزن عروس

http://ups.night-skin.com/

عزیزکم عاشق پوشیدن کفشای من شدی

http://ups.night-skin.com/

هر وقت که پارک می ریم کلی خوراکی بر می دارم ولی همیشه یه چیزی بقیه دارن که من ندارم البته هیچ کدوم رو هم نمی خوری .چند روز پیش وقتی پارک بودیم یه خانمه نشست کنارمون که یه ظرف بزرگ میوه داشت رفتی جلوش وایستادی و بهت چند تا گیلاس و یه دونه زرد آلو داد و گرفتی و گفتیmisi(مرسی)وبعد میوه ها رو تحویل من دادی و دوباره رفتی این دفعه یه سیب بهت داد و حرکت تکرار شد با این وضعیت ترجیح دادم از اون جا بریم چون تو دست از سرش بر نمی داشتی و ته ظرف رو در می یوردی کاش می خوردی دلم نمی سوخت فقط آبروریزی می کن . راستی این تیشرت رو هم خاله سمیرای عزیز (دوست مامان ) برات خریده

http://ups.night-skin.com/

این هم وضعیت ریخت و پاش خونمون . کلا روی اسباب بازی راه می ریم

http://ups.night-skin.com/

این روزا سه چرخه کیف منو حمل می کنه

http://ups.night-skin.com/

چند روز پیش پوشکت رو در آوردی و اومدی به من میگفتی abazi(آب بازی ) فکر کردم منظورت اینه که عوضت کنم چند بار تکرار کردی وقتی دیدی نمی فهمم با دستت حموم رو نشون دادی و گفتی آب بازی ، دوش ، حالا دیگه واسه من خود کفا شدی هر روز می ری توی وان و حدود 20 دقیقه بازی می کنی و من حسابی به کارام می رسم

http://ups.night-skin.com/

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم رها می باشد