رهارها، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره

دخترم رها

نوروز 1392

1392/1/21 15:58
نویسنده : مامان شیما
649 بازدید
اشتراک گذاری

من می گم :موش موشک تو با این هوشت   تو می گی :من و کردی مدهوشت

دخترک من امسال رو با سفر شروع کردیم سال تحویل خونه بودیم و قرار نبود جایی بریم یه دفعه بابایی تصمیم سفر گرفت ما هم استقبال کردیم و روز اول عید راهی کرمان شدیم .اصلا انتظار نداشتم که اینقدر توی جاده دختر خوبی باشی عقب ماشین برات جا درست کرده بودیم تو هم یا خواب بودی و یا با اسباب بازی هات بازی می کردی .چند روزی کرمان بودیم همش یا مهمونی بودیم یا مهمون داشتیم حسابی بهمون خوش گذشت بعضی از دوستامون رو وقت نشد ببینیم .توی مهمونی ها مرتب مشغول صحبت کردن بودی و البته حسابی هم عیدی گرفتی .

بعد از کرمان راهیه بند لنگه شدیم و با کشتی رفتیم کیش مامان و بابای ، بابایی اونجا بودن وچند روزی کیش بودیم که خیلی خوش گذشت .

یه روز بابا ایرج بهت گفت پدر سوخته و تو برگشتی و گفتی :پدر سوخته حرف بدیه ،حرف بد نزن ،عززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززیزم

یه روز بهت گفتم رها جان اسباب بازی هاتو جمع کن ،برگشتی و گفتی : من حوصله ندارم ،من دوست ندارم وسائلم رو جمع کنم ، من با این زبون تو چه کنم !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

موقع برگشتن از کیش ٤ ساعت توی کشتی بودیم و تو تمام مدت راه رفتی ودوست پیدا کردی و بازی کردی دیگه همه می شناختنت و صدات می زدن و باهات بازی می کردن و کلی قربون صدقت می رفتن وقتی سوار ماشین شدیم خواب رفتی و نصف شب رسیدیم کرمان روز ١٣ با مریم جون و خاله گیسو و خاله ساقی بودیم و روز ١٤ اومدیم تهران

سفر خوبی بود خیلی بهمون خوش گذشت .ایشالا که امسال سال خوبی برای همه دوستامون باشه

سفره هفت سین خونه مریم جون

چه ژستی گرفتن بچه ها مدل عکسای آتلیه قدیمی

رها با آراد

کشتی یونانی

رها با لباس ترکمنی

رها با لباس ترکمنی

رها کنار خلیج همیشه فارس

رها کنار خلیج فارس

رها کنار خلیج فارس

رها در کیش

 رها روی عرشه کشتیرها روی عرشه کشتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

آنوشا کوچولو
22 فروردین 92 0:34
واییییییییییییییی خدا چه نفسی شدی رهایییییییییییی مامان شیما خیلی عکسای باحالی گرفتی مخصوصا عکسی که توی خونه رها با اون آقا پسر گرفته چه ژس جالبی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتون دارم
لیلا
23 فروردین 92 3:15
چقدر ناز شدی رها جونم...می بوسمت پرنسسم
خاله فتانه
25 فروردین 92 23:47
رهای عزیزم ایشالا که همیشه با مامان بابای مهربونت مشغول خوش گذرونی و سفر باشی. دست مامان درد نکنه با عکسای قشنگی که گذاشته وای که چقدر تو نازی خاله. خاله تنبلت رو ببخش که این چند وقته کم برات پیغام گذاشته آخه حسابی مشغوله. ایشالا به زودی زود بازم بیای کرمان چون من و عمو حامد حسابی دلتنگتیم فرشته کوچولو.
سمیرا
26 فروردین 92 8:54
وای من عاشقه اون عکستم که کیف صورتی دست گرفتی ای جانم ایشالا همونطور که سال جدید رو خوب شروع کردی تا تهش با شادی همراه باشه.........
خاله مهلا
27 فروردین 92 12:23
ووووووووووووووویییییی خدای من عاشقتممممممممممم
خاله نغمه
18 اردیبهشت 92 15:12
ای الهی من قربون این دخمل تو برم شیما خیلی بامزه شده داره کاملا" شبیه خودت میشه ایشالله همیشه به گردش وشادی خشگذرونی باشی عزیزم این عسلتو از طرف من حسابی بچلون رهاااااااااااااااایی بووووووووووووووووس
بابای ارشیا
20 اردیبهشت 92 15:53
ماشالله هزار ماشالله دوتاشون عین دسته گلن ؛ ژستاشونم بی نظیره الهی در پناه ایزد یکتا سلامت و شادمان و خوشبخت باشند
خاله نسيم
18 خرداد 92 11:36
الهي كه قربونت برم با اون تيپت و ژستت . عاشق خودت و عكساتم به خصوص عكسي كه با بلويز سفيد لب صخره و تو كشتي هستي . به زنم به تخته با اين ادبت و مودبي و بلبل زيونيت گلم . يه پا براي خودت خانمي پرسنس .اميدوارم هميشه تو عزيزم و بابا و مامان ماهت در سفر و شادي باشين
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دخترم رها می باشد