تولد قورباغه ای
دخترکم الان که دارم می نوسیم چند ساعتی از تولدت می گذره .2 سال پیش چنین روزی ساعت12:30 به دنیا اومدی چقدر زود 2 سال گذشت من و بابایی هیچوقت فکر نمی کردیم که اینقدر تو رو دوست داشته باشیم عزیزترینم تو بزرگترین هدیه ای هستی که خداوند ما رو لایق داشتنت کرده .
پنجشنبه برات تولد گرفتیم .چند روز گذشته همش در تدارک مهمونی بودم حدود 24 نفر مهمون داشتیم و خدا رو شکر مهمونی خوبی بود .
دیروز اولین عکس پرسنلیتو گرفتم چون باید دفتر چه بیمه ات عکس دار باشه هرچی آقای عکاس گفت بخند بازم اخم کردی و تکون نخوردی .
راستی یه صندلی هم واسه دسشویی برات خریدم که یه وقتایی روش می شینی و کم کم داری عادت می کنی البته من اصلا سخت نمی گیرم هر وقت که یادم باشه می برمت دسشویی یه وقتایی هم خودت پوشکت رو در می یاری و می گی جیش دارم.
فرشته ی آسمونی من تولد 2 سالگیت مبارک .
تولد کفش دوزکی(1 سالگی)
این عکسا رو خودم تو فتو شاپ درست کردم و خاله سایه عزیز هم تابلو کرد
میز شام خیلی مفصل بود اما چون مهمونا زیاد بودن من هرچی می ذاشتم سریع بر می داشتن و چون خودم کار داشتم از خاله سمیرا خواستم عکس بگیره و اون هم فقط همین عکس رو گرفت و خلاصه مهمونا نذاشتن من میز رو تزیین کنم